اخبار فرهنگی > فرهنگ عمومی

وقتی انسان و هستی هدفمند است



به گزارش همشهری آنلاین، حتی فیلسوفان رسم داشته‌اند که بعد از رسیدن به جایگاهی، کتاب یا کتاب‌ها و جزوه‌هایی درباره هدف زندگی می‌نوشته‌اند تا دیدگاه‌شان را در این‌باره مطرح کنند. در این‌باره علامه محمدتقی جعفری و علامه محمدحسین طباطبایی نیز نکته‌های جالب و بدیعی ‌مطرح کرده‌اند که بازخوانی بخشی از آنها، می‌تواند راهگشا باشد. علامه جعفری معتقد بود که انسان برای کشف معنای واقعی زندگی، باید از خود طبیعی‌اش فاصله بگیرد و اساسا درک این معنای واقعی، تنها در این صورت اتفاق می‌افتد.

به همین دلیل است که از الگو قراردادن مذهب و عقل و فطرت و رسیدن به حیات معقول صحبت می‌کند. به تعبیر این فیلسوف، زیستن در حیات معقول می‌تواند همان زیستن در حیات معنادار باشد. از سوی دیگر، به روایت علامه طباطبایی، معنا در زندگی می‌تواند در مفاهیمی چون زیستن در علم و آگاهی، پایبندی به اخلاق و رفتار انسانی، مسئولیت‌پذیری زیر سایه تعالیم دینی و خداباوری و توحید می‌تواند تعقیب شود. به همین تعبیر است که از نظر او، بی‌معنایی می‌تواند در فراموشی این رویکردها اتفاق بیفتد که در تمدن غرب به‌شدت مشاهده می‌شود.

از دیدگاه این دو بزرگ، درباره معنای زندگی فراوان می‌توان نوشت. علامه جعفری حتی کتابی با عنوان «فلسفه و هدف زندگی» هم دارد. هر دو معتقدند که این معناجویی و رسیدن به‌معنا، نقطه آغازینش شناخت خود است. وقتی شما دست به شناخت عمیق خود می‌زنید، متوجه می‌شوید که هویت شما به‌عنوان یک انسان چه هویتی است و این هویت‌ نمی‌تواند مصنوعی و ساختگی و ظاهری باشد.

به نگاه علامه جعفری، انسان و هستی کاملا معنادار است و شناخت خود، منجر به کشف این معناداری هستی و انسان نیز می‌شود. علامه طباطبایی هم اعتقاد دارد که عالم هستی هدفمند آفریده شده است؛ پس هر پدیده‌ای هدف خاص خودش را دارد و مهم کشف این هدف‌هاست. پس انسان اگر بی‌هدف مانده است، در واقع این به‌معنای بی‌هدف بودن انسان و هستی نیست؛ به‌معنای عدم‌کشف آن توسط آدمی باید قلمداد شود.

به نگاه علامه جعفری، رهایی از خود طبیعی برای رسیدن به ‌خود حقیقی، اهمیت زیادی دارد. به قول او، انسانی که در حیات معقول زیست می‌کند، خود را جدا از جهان هستی نمی‌داند و می‌داند که بخشی از این وسعت بی‌پایان است. به همین دلیل برای خودش غایتی و هدفی و غرضی درنظر می‌گیرد؛ غایتی که نهایتش منطق جاذبه الهی است. همه اینها منجر به این می‌شود که شما خودتان را بیهوده خلق‌شده درک نکنید؛ چراکه اساسا در این هستی چیزی بی‌هدف نیست که شما در صف بعدی‌اش باشید.

تصور کنید که این دیدگاه معناگرا، چقدر تفاوت دارد با دیدگاه غالب دنیای مدرن که در آن، آدمی به‌شدت بی‌معنا شده و حس می‌کند که احتمالا غرضی در این خلقتش وجود نداشته و ندارد. طبیعی است هر کدام، سبک زندگی منحصر و خاص خودش را نیز تولید خواهد کرد.



منبع:همشهری آنلاین

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا