همبستگی الیگارشی-تکنوپلیتیک در صنعت غذا
 

ارتباط فردا: حسین شیرزاد، تحلیلگر مسائل توسعه کشاورزی در یادداشتی اختصاصی در خصوص شرکتهای بزرگ تأمینکننده محصولات کشاورزی و الیگارشیهای قدرتمند در صنعت مواد غذایی برای خبرگزاری مهر نوشت، ظهور الیگارشی به وضوح پدیده عجیبی است که در یک کشور صنعتی در دوره اقتصادی مدرن رخ میدهد. سرمایهداری رفاقتی در کشورهای فقیر غیرصنعتی بسیار آشناتر از اقتصادهای جهان اول است. اما الیگارشیها چه کسانی هستند و چگونه قدرت و نفوذ خود را گسترش و تثبیت میکنند، چگونه الیگارشیها شرکتهای کوچک و فرآیندهای شفاف و پاسخگو را تضعیف میکند، مانع پاسخ به تغییرات قیمتی میشود و به افزایش قمیتها دامن میزند.
الیگارشی فناوری غذایی
الیگارشیهای قدرتمند را در صنعت نفت با مضمون (شرکتهای بزرگ نفتی)، در امور مالی (بانکداران)، در کشاورزی صنعتی (بارونهای غذایی)، صنعت فناوری (فئودالهای تکنوفئودال) و رسانههای جریان اصلی (غولهای رسانهای) میشناسند.
الیگارشی فناوری غذایی، ساختار بازار نوظهور یا فرضی را توصیف میکند که با تعداد محدودی از شرکتهای قدرتمند مشخص میشود که از طریق کنترل بر فناوریهای پیشرفته غذایی و منابع مالی قابل توجه، نفوذ نامتناسبی بر سیستمهای تولید، توزیع و مصرف جهانی غذا اعمال میکنند. این تمرکز قدرت، امنیت غذایی، انتخابهای غذایی مصرفکنندگان و روشهای کشاورزی را در مقیاس جهانی تحت تأثیر قرار میدهد. چنین نهادهایی اغلب از مالکیت معنوی در زمینههایی مانند کشاورزی سلولی، تخمیر دقیق و کشاورزی دانش پایه برای تثبیت موقعیت بازار خود استفاده میکنند.
از سال ۲۰۲۵ مسیر آینده الیگارشی فناوری غذایی، حاکی از تداوم ادغام بازار است که با اکتسابهای استراتژیک و سبدهای ثبت اختراع در بیوتکنولوژی و هوش مصنوعی اعمال شده بر سیستمهای غذایی هدایت میشود از سال ۲۰۲۵ میلادی مسیر آینده الیگارشی فناوری غذایی، حاکی از تداوم ادغام بازار است که با اکتسابهای استراتژیک و سبدهای ثبت اختراع در بیوتکنولوژی و هوش مصنوعی اعمال شده بر سیستمهای غذایی هدایت میشود. این روند میتواند پذیرش پروتئینهای جایگزین و روشهای تولید با بهرهوری منابع را تسریع کند، اما چالشهایی را نیز برای حاکمیت غذایی و تنوع غذایی ایجاد میکند.
واکنشهای سیاسی احتمالاً بر مقررات ضد انحصار، ترویج فناوریهای غذایی و حمایت از سیستمهای غذایی محلی برای مقابله با گرایشهای انحصارگرایانه متمرکز خواهد بود. گفتمان مقابل الیگارشیها در آینده بر تضمین دسترسی عادلانه به منابع تغذیهای و جلوگیری از کنترل بر منابع غذایی ضروری توسط تعداد معدودی از افراد منتخب و حمایت از آیندههای غذایی انعطافپذیر و فراگیر متمرکز خواهد بود.
در گذشته، به ازای هر یک دلاری که مصرفکننده برای گوشت در فروشگاه مواد غذایی محلی خرج میکرد، کشاورز ۴۰ تا ۶۰ سنت دریافت میکرد. اکنون آنها ۷ تا ۱۴ سنت دریافت میکنند بقیه به الیگارشی کشاورزی میرسد.
فعالیت گسترده با در اختیار گرفتن زمینهای حاصلخیز
سال ۲۰۲۵ حدود ۳۶ شرکت، خطوط تولید و شرایط تجارت غذا را برای تقریباً هر صنعتی که در کشت، فرآوری و توزیع مواد غذایی در آمریکا دخیل است، دیکته میکنند. شرکتها سودهای بیسابقهای به جیب میزنند، کشاورزان تحت فشار قرار میگیرند و مصرفکنندگان هزینه آن را در فروشگاهها میپردازند
در سال ۲۰۲۵ حدود ۳۶ شرکت، خطوط تولید و شرایط تجارت غذا را برای تقریباً هر صنعتی که در کشت، فرآوری و توزیع مواد غذایی در آمریکا دخیل است، دیکته میکنند. شرکتهایی مانند مونسانتو، بایر و سینگنتا با توسعه ارگانیسمهای اصلاحشده ژنتیکی (GMO) و ثبت اختراع آنها، شروع به تسلط بر بازار بذر کردهاند.
دههها اجرای سهلانگارانه قوانین ضد انحصار، به این سطوح بیسابقه از تمرکز منجر شده است. در همین حال، شرکتها سودهای بیسابقهای به جیب میزنند، کشاورزان و کارگران تحت فشار قرار میگیرند و مصرفکنندگان هزینه آن را در فروشگاههای مواد غذایی میپردازند.
این شرکتها در طول ۲۰ سال گذشته با ظهور شرکتهای کشاورزی جدید در روسیه، کنترل حاصلخیزترین زمینهای روسیه را در دست گرفتهاند و به تولیدکنندگان اصلی کالاهای کشاورزی و مواد غذایی فرآوری شده تبدیل شدهاند.
آنها همچنین نیروی محرکه تحول عمیق فناوری کشاورزی و تولید مواد غذایی در این مدت هستند. تکنوپلیتیک کشاورزی روسیه در قرن بیست و یکم، ظهور سریع شرکتهای کشاورزی را ممکن کرد. فناوری در نقشهای اقتصادی و سیاسی این شرکتهای بزرگ و یکپارچه عمودی کشاورزی نقش محوری داشت. شرکتهای کشاورزی به سرعت رشد کردند زیرا آنها فناوریهای کشاورزی پیشرفتهای را اتخاذ کردند که بازده و کارایی اقتصادی را به حداکثر میرساند.
ظهور دولتهای الیگارشی
کنترل شرکتهای کشاورزی بر فناوریها، به نوبه خود، حمایت سیاسی مورد نیاز آنها را برای رشد در سیستم سرمایهداری دولتی دوران پوتین به ارمغان آورد. آنها متحدان ممتاز دولت روسیه بودند که به دنبال جذب آنها برای اهداف سیاسی تقویت کشاورزی داخلی و تولید مواد غذایی و کاهش وابستگی روسیه به واردات مواد غذایی بود. دیدگاه تکنوپلیتیک، درک ما از اقتصاد سیاسی روسیه پس از شوروی را از نو طرحریزی و بهبود میبخشد. تکنوپلیتیک نقش بازیگران دولتی و شرکتی یعنی قدرت و سرمایه را در ساخت یک نظم اقتصادی جدید در صنعت غذا آشکار میکند و توجه را به چگونگی شکلگیری اقتصاد پس از شوروی توسط این فرآیندها جلب میکند.
جو بایدن در سخنرانی خداحافظی خود به مردم آمریکا هشدار داد که دولت در حال تبدیل شدن به یک «الیگارشی» است سه شرکت بزرگ بستهبندی گوشت،JBS برزیل، Tyson Foods ایالات متحده آمریکا و WH Group چین، کنترل ۶۳ درصد از بستهبندی گوشتها، ۴۶ درصد از بستهبندی گوشت گاو و ۳۸ درصد از بستهبندی مرغ را در اختیار دارند. این شرکتها مالک دهها برند در سراسر جهان هستند. آنها با کنترل ۴۰ درصد یا بیشتر از فروش، به یک الیگارشی یا یک انحصار مشترک تبدیل شدهاند. جو بایدن در سخنرانی خداحافظی خود به مردم آمریکا هشدار داد که دولت در حال تبدیل شدن به یک «الیگارشی» است سه شرکت بزرگ بستهبندی کنترل ۶۳ درصد از بستهبندی گوشتها، ۴۶ درصد از بستهبندی گوشت گاو و ۳۸ درصد از بستهبندی مرغ را در اختیار دارند. این شرکتها مالک دهها برند در سراسر جهان هستند. آنها با کنترل ۴۰ درصد یا بیشتر از فروش، به یک الیگارشی یا یک انحصار مشترک تبدیل شدهاند
این شرکتها فراتر از کنترل افقی صنعت از طریق خرید رقبا، به صورت عمودی نیز ادغام شدهاند و تأمینکنندگان خوراک دام و شرکتهای ژنتیک را در اختیار گرفتهاند و بستهبندی و تولید مواد غذایی برنددار را کنترل میکنند. از بذر تا قفسه فروشگاه، سیستم غذایی ما کاملاً تحت سلطه در آمده است. در آمریکا کشاورزان در گرو شرکتهای بزرگ هستند و این باعث میشود که آنها بیش از هر زمان دیگری آسیبپذیر و کمتر خودمختار باشند. قراردادها میتوانند در هر زمانی لغو شوند.
این شرکتها کنترل خود را بر هر جنبهای از زنجیره غذایی ما تشدید کردهاند. این کنترل، استقلال کشاورزان را سلب میکند. بسیاری از کشاورزان در روابط قراردادی ادعا میکنند که احساس میکنند «برده زمین» هستند. شرکتها دیکته میکنند که کدام محصولات کشت شوند، چگونه حیوانات پرورش داده شوند و حتی قیمتی که ما در فروشگاه مواد غذایی میپردازیم چقدر باشد. شرکتها با جیبهای پر پول خود، نفوذ قابل توجهی نیز بر قانونگذاری و سیاستمداران دارند. تلاشهای گسترده لابیگری و کمکهای مالی سیاسی به میلیونها دلار، امکان نفوذ قابل توجهی را فراهم میکند. این امر، بقا را برای کشاورزان کوچک و مستقل تقریباً غیرممکن میکند، چه برسد به اینکه بتوانند با آنها همگام شوند.
سیستم غذایی اروپا نیز دستکاری شده است. حال برای غولهای شرکتی آسانتر از همیشه است که سود خود را به قیمت ضرر کشاورزان، کارگران فرآوری و مصرفکنندگان افزایش دهند. سیستم غذایی جهانی امروز، بارزترین نمود سرمایهداری انحصاری در کشاورزی است. تعداد انگشتشماری از شرکتهای فراملی (TNCs)با حمایت الیگارشی مالی، مستقر در مراکز امپریالیستی شمال جهان و همچنین قدرت نوظهور چین، بر هر حلقه از زنجیره تولید – از زمینها، بذرها و مواد شیمیایی کشاورزی گرفته تا تجارت، فرآوری و خردهفروشی – تسلط دارند.
تمرکز شدید سرمایه در سیستم کشاورزی-غذایی، نتیجه ساختاری امپریالیسم است؛ بالاترین مرحله سرمایهداری، جایی که سرمایه انحصاری و مالی حکومت میکنند و جایی که مستعمرات و نیمهمستعمرات برای خدمت به نیازهای سود سرمایه جهانی، تحت سلطه و غارت قرار میگیرند. نوآوریهای تکنولوژیکی نقش حیاتی در تسهیل تمرکز بیشتر قدرت شرکتها در بخش کشاورزی-غذایی ایفا میکنند. تخمین زده میشود که ۴ تا ۶ شرکت فراملی کشاورزی-غذایی غالب، قدرت اقتصادی بیشتری از مجموع ۳.۶ میلیارد خانواده کشاورز، ماهیگیر و دیگر تولیدکنندگان کوچک مواد غذایی در جهان دارند. اما در میان این چند شرکت فراملی کشاورزی-غذایی غالب، دو تا سه الیگارشی مالی فوقالعاده مسلط وجود دارد که در انحصارات رقیب منافعی دارند.
در سال ۲۰۲۴، درآمد کل ۱۰ شرکت برتر کشاورزی تقریباً ۷۶۹ میلیارد دلار آمریکا است که از مجموع اقتصاد ۵۰ کشور فقیر جهان بیشتر است. به عنوان مثال، درآمد کارگیل، شرکت چندملیتی مستقر در ایالات متحده که بزرگترین شرکت تجارت کالاهای کشاورزی و غذایی جهان است، ۶۲ برابر بیشتر از اقتصاد کشورهای جنوب قاره آفریقا است. چنین تمرکز نامتوازن ثروت و قدرت، تضادهای بسیار شدیدی را بین ثروتمندترین سرمایهداران کشاورزی و غذایی جهان و کشاورزان و کارگران روستایی ایجاد کرده است.
کنترل بازار جهانی کالاهای اساسی توسط ۴ شرکت
طبق تحقیقات انجام شده و گزارش iPES FOODچهار شرکت بین ۷۰ تا ۹۰ درصد از بازار جهانی کالاهای کشاورزی را کنترل میکنند. این تحقیقات به سفته بازی مالی آنها در بازارهای سهام به عنوان علت اصلی بحران «امنیت غذایی» جهانی در دوران کووید و همچنین بحرانهای اخیر غذایی اشاره میکند.
شرکت آرچر-دنیلز میدلند (ADM) با درآمد ۹۳,۹۳۵ میلیارد دلار آمریکا (۲۰۲۳)، شرکت ونگارد فیدوچیری تراست را به عنوان بزرگترین سهامدار خود (۱۱.۳ درصد) در اختیار دارد.
شرکت کارگیل (Cargill ) با گردش مالی ۱۷۷ میلیارد دلار آمریکا و ۱۶۰ هزار کارمند (۲۰۲۳)، یک «شرکت خصوصی» است که هنوز در دست وراث خانواده بنیانگذاران (کارگیل، مکمیلان) است. کارگیل یک غول جهانی مواد غذایی است که متعلق به یازدهمین خانواده ثروتمند جهان و یکی از بزرگترین شرکتهای خصوصی جهان است، در سال ۲۰۱۷، طبق گزارش آکسفام، این شرکت در بین ۴ شرکتی قرار گرفت که بیش از ۷۰ درصد از بازار جهانی کالاهای کشاورزی را کنترل میکنند.
نوسانات قیمت جهانی غلات منجر به افزایش سود کارگیل و افزایش ۶۵ درصدی ثروت جمعی خانواده کارگیل از سال ۲۰۲۰ شده است، به طوری که ۴ عضو آن به فهرست فوربس از ۵۰۰ فرد ثروتمند جهان پیوستهاند. رقیب کارگیل، شرکت لویی دریفوس، یک شرکت بازرگانی کشاورزی نیز از مشکلات بازار غلات سودهای کلانی به دست آورد. والمارت، سوپرمارکت زنجیرهای که در سراسر ایالات متحده شعبه دارد، حدود ۱۵ میلیارد دلار سود سهام نقدی از شرکت دریافت کرده است، زیرا کالاهای فروخته شده در فروشگاههایش گرانتر شده و دستمزد کارکنانش تقریباً ثابت مانده است.
شرکت دریفوس Louis Dreyfus BV (LDC) با گردش مالی ۵۰.۶ میلیارد دلار آمریکا (۲۰۲۳)، مارگاریتا لوئیس-دریفوس را به عنوان سهامدار عمده خود دارد. بلک راک تا ژوئن ۲۰۲۵ تقریباً ۱۲.۵ تریلیون دلار دارایی را مدیریت میکند که آن را به بزرگترین مدیر دارایی در جهان تبدیل میکند. این شرکت سهام قابل توجهی در شرکتهایی مانند بایر (از جمله مونسانتو)، کورتوا، آرچر دنیلز میدلند (ADM)، بونگه، تایسون فودز، دیر و شرکا، نستله، پپسی کو، کوکاکولا و تولیدکنندگان کود از جمله نوترین و صنایع سی اف دارد.



